khoarava.blogfa.com

مرد شدن شاید تصادفی باشه اما مرد موندن کار هر کسی نیست khoarava.blogfa.com...

باورش ندارم این دل را  این دل ،دل من نیست باور کن شاید اشتباهی شده است  در تنهایی شاید دلم با دل کسی دیگر عوضش کردند کسی هست بداند رد دلم از کدام طرف است باور کنید مردم من اشتباه نمیکنم این دل، دل من نیست نخندید بر این حال زار من دل من غصه نداشت، تنهایی را نمی فهمید، اصلا با کسی هم قدم نشده بود که بداند تنهایی چیست دل من صبور بود و ارام باران را دوست داشت و سحر سر ذوقش می آورد این دل تازه خسته ام کرده دائم از تنهایی سخن می گوید هیچ چیز سر ذوقش نمی آورد و دائم بی قرار است و ناآرام... نکند پیری که می گفتند نشانه اش همین است وای خدایا این نشانه ها شاید از پیری اس khoarava.blogfa.com...ادامه مطلب

بشتابید بشتابید حراج واقعی اینجاست یه گونی خاطره آورده ام برای فروش شک نکنید لنگه این خاطرات را هیچ کجا نخواهید یاقت نگاه کنید این خاطره گران است اگر، اما تازه است و ناب مال همین امسال است بفرمایید خانم از کدام یک خوشتان آمده سر قیمتش چانه میزنیم جنس جدید نه، هر چه هست همین جا پهن کرده ام ،کل بار همین است نمیخواهید بروید کنار مشتری جلوتر آید باور کنید اگر قصد رفتن نداشتم نمیفروختم بعضی از خاطرات را جوپ حراج زدم به مالم سود حاصل از این دست فروشی خرج تنهایی یک پرنده میشود، بشتابید آی مردم فروش فقط تا یک ساعت دیگر است مردم این شهر انگار دیگر خاطره خر نیس khoarava.blogfa.com...ادامه مطلب

دوست دارم بگریزم از هوایی که راه نفس هایم را بسته

به گمانم شیمیایی شده ام در بمباران تهمت های بی اساس

 

khoarava.blogfa.com...

دوست عزیز تر از خواهرم...

اکنون که غم از دست دادن پدر مهربانت به ریشه های درخت جوانیت چنگ زده است؛

از خدا می خواهم به بهترین هایی که آن عزیز از دست رفته برایت آرزو داشت بررسی.

زندگی کن، خوب زندگی کن که بالندگی و پیشرفت تو مایه آرامش روح آن عزیز است.

قسم به دوستیمان که تو فرزند شایسته ی پدر بودی و هستی.

پس میراث دار خصلت های خوب پدرت باش  و تنهایی مادرت را پر کن

و می دانم که بی شک تو این چنین خواهی کرد .....

khoarava.blogfa.com...

وجدان بیدارم نمیزارد بخوابم نفس کشیدن در این هوای مسموم بیمارم کرده و جمعه که میشود انگار منتظرم دروغ چرا اگر چه خسته ام  اما منتظرم هوای چشمانم سالهاست که صاف نمیشود هرگز به حوالی دلتنگی تو که میرسم سکوت میکنم سکوتم را پذیرا باشد که این ایام دردهایم بسیار است کامم بس ناجوان مردانه تلخ است زخم های کهنه سر باز کرده اند و نمک میبارد به جای باران این روزها بر پیکر رنجور من دردهایم را، سکوتم را و دلم را پذیرا باش زخم هایم اما تعفه ی زندگی من است میسازم و میسوزم و مرگم که رسید  تمام میشود باران نمک....   khoarava.blogfa.com...ادامه مطلب